برای سال ها کشور از درآمد نفتی سود سرشاری به دست می آورده است. اغلب سازمان ها و کسب و کارها با اتکا به منابع نفتی و اقتصاد دولتی روزگار را به خوبی و خوشی پشت سر می گذارنده اند. برخی با تکیه بر ارز دولتی، برخی با تکیه بر رانت دولتی، برخی با تکیه بر قاچاق، برخی با تکیه بر رشوه و اخاذی و بسیاری راه های دیگر به حقوق دیگران دست یازیده اند و خود را به هر نحوی بالا کشیده اند.
وضعیتی را تصور کنید که گویی کشتی سوراخ شده و همه با هم در حال غرق شدن هستیم. این واقعه، غنی و فقیر، دولتی و خصوصی، کارمند و ارباب رجوع، مدیر و کارشناس، مسئول و غیرمسئول و از این قبیل موارد نمی شناسد. اگر راه برون رفت از این واقعه را نیابیم چیزی برای قسمت کردن وجود نخواهد داشت. راه برون رفت از این مخمصه، مراجعه به فکر و اهتمام همگانی به آن است.
این کار را با تمرین فکر کردن پیوسته و هر روز توسط همه ما میسر می شود. هر روز به خودمان، به عملکردمان، به روش هایمان و محصولات و خدمات مان و حتی به اندیشه هایمان فکر کنیم. به راه های جدید و نوآورانه و خلاق بیندیشم. همیشه راهی وجود دارد که باید در جستجوی یافتن آن باشیم. این راه ها فقط در اختیار متفکران قرار می گیرد و پاداش الهی به اندیشمندان است.
منظور، صرفاً قشر فرهیخته و اساتید و دانشمندان نیست. هر انسانی در هر کجا و هر موقعیتی قرار دارد باید روزانه بخشی از وقتش را به فکر کردن اختصاص دهد. راه های جدید را با شجاعت و تدبیر امتحان کند و نتایج را با افکار بهتر بهبود بخشد تا به نتایج مطلوب تر برسد. هیچ گاه و در هیچ شرایطی فکر خود را متوقف نکند حتی اگر تصور کرد به بهترین راه دست یافته با خود بگوید با آزمایش این راه به نواقص آن پی می برم و در نتیجه باز هم آن را بهتر از این خواهم کرد. بهترین راه به معنی آخرین راه برای انسان وجود خارجی ندارد. فقط وقتی جان در بدن نداشتیم قادر به ارائه راهی بهتر نیستیم.