ای کاش! بسیار برای ما پیش می آید که از کرده خود پشیمان می شویم و حسرت می خوریم که ای کاش؛
-
ای کاش چنین کاری را نمی کردیم
-
ای کاش چنین حرفی را نمی زدیم
-
ای کاش چنین رفتاری را از خود بروز نمی دادیم
-
ای کاش اگر کمی حوصله می کردیم
-
ای کاش حواس خود ر ا پرت می کردیم
-
و به موضوع اهمیت چندانی نمی دادیم
قطعاً مشکلاتی که برای ما پیش آمده رخ نمی داد و اکنون دچار این حسرت و درد و رنج و تحمل تبعات آن نمی شدیم.
گاهی لذت های غیر اصولی کوتاه مدت به تحمل عذاب ها و رنج های طولانی مدت منجر می شود. گاهی این عذاب مادام العمر بر روی ما سایه می افکند.
گویی یک جاودگانی در عذاب را در طول عمر خودرقم زده ایم.
واقعیت این است که بسیار نادر است اتفاقاتی که بر عکس این رخ دهد و به عکس آن چه گفته شد رفتاری، حرفی، عملی از ما سر بزند که از آن خرسند باشیم و از نتیجه آن در طولانی مدت احساس رضایت نمائیم. چرا این چنین است و علت این مسئله چیست؟
دردها فیزولوژیک هستند و وجود آن ها اجتناب ناپذیرند و بدون شک باید آن ها را تحمل کرد. اما رنج ها ذهنی و اختیاری هستند و لذا می توان بر آن ها به راحتی مدیریت کرد و از آن ها در امان بود. «حسرت ای کاش» از جمله رنج های رایجی هستند که بسیار ی از ما متاسفانه گرفتار آن هستیم و اغلب نمی توانیم تا مدتی از شر آن خلاص شویم. یکی از راه های خلاصی از «حسرت ای کاش» توجه کردن به این واقعیت است که وقایع زندگی فرصت های بازی هستند که ما باید سعی کنیم در آن به درستی بازی کنیم و اگر این کار را کردیم ولی باز هم باختیم بدانیم که فرصت بردن پس از هر باخت وجود دارد و باید خود را برای بازی فعلی یا بعدی هر چه بیشتر آماده کنیم و از فرصت در پیش رو به خوبی استفاده نماییم.